اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالسلام . فقیه شافعی منوفی مصری ، مکنی به ابوالخیر و ملقب به شهاب الدین . مولد اودر سال 847 هَ .ق . و وفات بسنه ٔ 931. او راست : احیاء المهج بحصول الفرج . الخواطر الفکریه فی الفتاوی البکریة. رفع الملامة بمعرفة شروط الامامة. تحفة الراغب فی معرفة شروط الامام الراتب . ابتهاج العین بحکم الشروط المتبایعین . نضج الکلام فی نصح الامام . النخبة العربیة فی حل الفاظ الاجرومیة. الجواهرالمضیئه . اللفظ المکرم فی خصائص النبی صلی اﷲ تعالی علیه و سلم . الزهرالفائح . هدایة الطالب لحقوق الامام الراتب . تذکرة العابر فی شرح مقدمة الزاهر. الفوائد المرتشفه فیما یناط من الاحکام بالحشفة. ملخص مقاصد الحسنة فی کثیر من الاحادیث المشهورة علی الالسنة سخاوی ، بنام الدرة اللامعة فی بیان کثیر من احادیث الشائعة. تشنیف الاسماع بحل الفاظ مختصر ابی شجاع . الاقناع شرح مختصر ابی شجاع .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خاخی قُطربُلّی . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خارزنجی بشتی . رجوع به احمدبن محمد بشتی خارزنجی و رجوع بروضات ص 61 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خازمی بن محمد. عالمی است . (منتهی الارب ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خازن بن محمدبن موسی . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خالدی زنجانی (خواجه ) ملقب به صدرالدین و صدر جهان و چاویان . وزیر کیخاتوبن اباقا.صاحب حبیب السیر گوید: در جامعالتواریخ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خامی بن محمدبن عمرو. محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خانقی . رجوع به احمدبن محمدبن ازهری ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خاورانی . رجوع به ابوالفضل احمدبن ابی باکر... و رجوع به احمدبن ابی باکر... شود. و صاحب روضات نام او را احمدبن ابی ب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خجندی . یکی از سه تن تجار مسلمان که با مقداری جامه های زربفت قیمتی نزد چنگیزخان رفتند و چنگیز امتعه ٔ ایشان را بقیم...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خجندی برهانی ملقب بعلاءالدین . او راست : القصاری در تصریف .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.