احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن هاله ٔ مقری ، مکنی به ابوالعباس . یکی از فضلاء قراء شاگرد ابوعلی الحداد و ابوالعز الواسطی است و مردم بسیار نزد او قرآن درست کردندو او از حافظ اسماعیل بن محمدبن فضل و غانم بن ابی نصرالبرجی و جز آن دو سماع کثیر دارد. وفات او پس از بازگشت از زیارت خانه بحلّة زیدیه بسال 535 هَ .ق . بود. (معجم البلدان ، در کلمه ٔ رنان قریه ای باصفهان ).
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مافروخی . رجوع به احمدبن علی مافروخی .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مالقی . رجوع به مالقی شود.
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) متقی خلیفه ٔ عباسی . رجوع به متقی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) متنبی . رجوع به متنبی و رجوع به ابوالطیب متنبی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) متوکل . رجوع به احمد رسّی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) متوکل . رجوع به شمس الدین احمد المتوکل ... شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) مجد الخاورانی . رجوع به احمدبن ابی بکربن محمد الخاورانی و رجوع بروضات الجنات ص 85 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مجدالدین سجاوندی . رجوع به احمدبن محمد مکنی به ابوبدیل .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مجدویه . رجوع به احمدبن ابی باکر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مجلدی جرجانی . رجوع به احمدبن علی مجلدی و رجوع به ابوشریف و رجوع به مجلدی ... شود.