احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمود، مشهور بقاضی زاده . ادیب و متکلمی ماهر در فنون حکمت و ریاضی . او راست تعلیقاتی لطیفه بر تفسیر قاضی و بر الهیات شرح تجرید و بر شرح حکمةالعین و بر رساله ٔ اثبات واجب محقق دوّانی و غیر آن و از تعالیق او فاضل باغنوی در حاشیه ٔ شرح حکمةالعین بسیار نقل کند. (روضات الجنات ص 99). و نیز اوراست حاشیه ای بر شرح مفتاح سید شریف جرجانی تا آخر فن ثانی . وفات وی 989 بود. و رجوع به قاضی زاده شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی . رجوع به احمدبن اسماعیل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی . رجوع به احمد بن افضل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی رودباری . رجوع به ابوعلی رودباری احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوعلی مسکویه . رجوع به ابوعلی مسکویه شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن طالب ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن عبدالملک اشبیلی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمروبن حفص . صحابی است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعنایات . رجوع به احمدبن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعیسی . رجوع به احمدبن علی منجم ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالفتح . رجوع به ابن برهان ابوالفتح ... و احمدبن علی بن برهان ... شود.