اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مروان مؤدب ، مکنی به ابومسهر. وی از اهل رمله از علمای لغت است و بروزگار متوکل عباسی میزیست و او گفته است :
غیث و لیث فغیث حین تسأله
عرفاً و لیث لدی الهیجاء ضرغام
یحیا الأنام به فی الجدب ان قحطوا
جوداً و یشقی به یوم الوغی الهام
حالان ضدّان مجموعان فیه فما
ینفک ّ بینهما بوسی و انعامی
کالمزن یجتمع الحارات ۞ فیه معاً
ماء ونار و ارهام و اضرام .

(معجم الأدباء ج 2 ص 115).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۴ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسن . رجوع به احمدبن عضدالدوله ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوالحسن . رجوع به احمدبن علی کاتب بتی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسن . رجوع به احمدبن فارس بن زکریّا... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسن . رجوع به احمدبن محمدبن ابراهیم اشعری ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسن . رجوع به احمدبن محمدبن ابی الورد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسن بن سباء المروزی . مؤلف تاریخ مرو. متوفی به سال 268 هَ .ق .رجوع بحبط ج 1 ص 297 و رجوع به احمدبن سباء... شو...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسن بن عبداﷲبن رُزَیق دلال بغدادی . از محاملی روایت کند.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسن یوسفی . رجوع به احمدبن عبدالقادر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به ابن زبیر ابوالحسین احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به ابن قطان احمد... شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.