اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن موسی بن شاکر. از بنی موسی بن شاکر که در اخراج کتب از بلاد روم با برادران خویش محمد و حسن کوشید. پدر ایشان موسی بن شاکر مصاحبت مأمون داشت و مأمون حق او را درباره ٔ اولاد وی مراعات کرد و او چون بمرد سه فرزند وی کودک بودند مأمون اسحاق بن ابراهیم المصعبی را وصی ّ ایشان کرد و آنان را با یحیی بن ابی منصور در بیت الحکمة جای داد و چنان بود که نامه های وی از بلاد روم باسحاق میرسید مبنی بر مراعات جانب آنان و استخبار از احوال ایشان تا آنجا که اسحاق گفت : مأمون مرا دایه ٔ اولاد موسی بن شاکر کرده است . و حال ایشان مطلوب نبود چه رزق آنان کم بود از آن جهت که ارزاق همه ٔ اصحاب مأمون برسم اهل خراسان کم بود. بنوموسی در علم بنهایت رسیدند و احمد دون برادر خویش ابوجعفر محمد در علم بود بجز صناعت حیل ، چه در آن علم ابوابی گشوده که برادر وی و دیگران از قدماء محققین در حیل مانند ایرن و غیره را بدان دسترس نبوده است . و دخل احمد در هر سال هفتادهزار دینار بود. و او در 246 هَ .ق . با برادران رصد سرمن رأی ̍ کردند. و او راست : معرفة مساحة الاشکال البسیطة و الکریة شامل 18 شکل ، و نصیرالدین طوسی آن را تحریر کرده است . رجوع بتاریخ الحکماء قفطی چ اروپا ص 31، 62، 95، 187، 315، 316، 441، 442 و عیون الانباء ج 1 ص 187، 207 و 208 و روضات الجنات ص 708 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۱ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن ابی البغل ، مکنی به ابوالحسین . بعربی شعر می گفته و دیوان او پنجاه ورقه شعر است . (ابن الندیم ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن احمدبن زیدبن لاقد المکی الکوفی النحوی . متوفی بسال 559 هَ .ق . او راست : المسائل الکوفیة للمتأدبة الکرخ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن اسحاق ، مکنی به ابوالحسین و معروف به ابن الرّاوندی یا ابن الروندی . او شاگرد ابوعیسی محمدبن هارون وراق ...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن جابربن داود البلاذری ، مکنی به ابوالحسن و بعضی ابوبکر گفته اند. وی از مردم بغداداست و صولی نام او در ند...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن جلاء رملی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از مشاهیرعرفا و معارف طبقه ٔ اهل حال است . صاحب نفحات الانس اصل وی را از ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن زیدبن یسار ابوالعباس ثعلب النحوی اللغوی الخراسانی . امام کوفیین در نحو و لغت . و ثقة و بادیانت . وی ایرا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن سعدالدین مسعودبن عمر التفتازانی الهروی ، مشهور بشیخ الاسلام ، وی چون از احفاد محقق تفتازانی است باحمد حف...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن سهل بن السدی الطائی المنبجی الشاهد المقری ٔ النحوی الأطروش ، مکنی به ابوالحسن . ابن عساکر ذکر او در تار...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن علی بن یحیی بن ابی منصور ابان حسیس ۞ بن وریدبن کادبن مهابنداد حساس بن فروخ دادبن مهرحسیس 2بن یزدجرد ا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن فضل اﷲ عمری عروی ، ملقب به شهاب الدین و معروف به ابن فضل اﷲ شافعی . وفات وی به سال 749 هَ .ق . بود. ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.