احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن سعدالدین مسعودبن عمر التفتازانی الهروی ، مشهور بشیخ الاسلام ، وی چون از احفاد محقق تفتازانی است باحمد حفید نیز شهرت دارد. صاحب روضات الجنات گوید: او در بیشتر علوم و مخصوصاً فقه و حدیث و تفسیر یگانه ٔ زمان و فرید عصر خود بود. و از بزرگان قضاة عامه و مشایخ اسلام است و مدت سی سال در سلطنت سلطان حسین میرزا بایقرا عهده دار قضاء هرات بود و آنگاه که شاه اسماعیل صفوی شیبک خان اوزبک را در مرو شکست داد و ماوراءالنهر را بتصرف درآورد و قصد هرات کرد تفتازانی با پنج تن از علماء هرات :امیر نظام الدین عبدالقادر مشهدی و سید غیاث الدین محمدبن یوسف رازی و قاضی صدرالدین محمد امامی و قاضی اختیارالدین حسین تربتی و امیر جمال الدین محدث دشتکی ،در دارالاماره گرد آمدند و برای انتظام کارها و تعیین منزل شاه رای زدند و امیر جمال الدین پیش از ورود شاه بهرات بامر بعض از وزراء بر منبر رفت و برای آسودگی خاطر مردم سخنانی چند بگفت و آنها را خطبه کرد و بمتابعت اهل بیت و دوری از دشمنان آنان سفارش فرمود و بشرح مناقب اهل بیت پرداخت . و شاه را بخطبه ٔ غرائی بستود. با این حال هنگامی که شاه اسماعیل در سال 916هَ .ق . هرات را فتح کرد کشتن تفتازانی و گروهی دیگر از علما را فرمان داد. و تفتازانی در رمضان همین سال بدست تحصیلداران و کسان شاه کشته شد و یکی دیگر ازعلماء شش گانه ٔ مزبور یعنی امیرغیاث الدین رازی ، بعد از حبس طولانی ، بدست امیرخان وزیر، مربی شاه طهماسب هنگام حکومت او در هرات پس از تفتازانی نیز بقتل رسید.و در بعضی تواریخ آمده است : هنگامی محقق علی بن عبدالعالی کرکی عاملی در موکب شاه طهماسب بهراة درآمد، کشتن تفتازانی را اعتراض کرد و گفت : اگر وی کشته نمیشدی شاید باقامه ٔ حجج قاطعه حقیت مذهب امامیه و بطلان دیگر مذاهب بر او روشن میشد و این سبب هدایت مردم این بلاد میگردید و این علی بن عبدالعالی مادام العمر بر قتل تفتازانی افسوس میخورد. او راست : مجموعه ای از فوائد متفرقه ، در حدود سیصد فائده ، متعلق بحل مشکلات و معضلات علوم ، و دفع منافات متوهمه میان احادیث و آیات ،و نوادر بسیار از ملح و حکایات که هر قسمت در فصلی علی حده نوشته شده است و حاشیه ای بر مختصر دو شرح تلخیص منسوب بخود او. و شرحی بر تهذیب المنطق جد خود که آن را در سال 882 نوشته است و تعلیقه ای بر شرح عقایدنسفیه در کلام ، و غیرها. رجوع روضات الجنات ص 93 شود.و نیز او راست : حاشیه بر مطول و شرح فرائض السراجیه و شرح العقائدالعضدیه . و صاحب کشف الظنون در مورد دیگر وفات او را به سال 906 و در موضع دیگر وفات او را به سال 916 آورده است . و باز در شروح العقائدالعضدیه شرحی را نسبت به احمدبن محمد[ بجای یحیی ] حفید التفتازانی متوفی بسال 906 میدهد و ظاهراً مراد همان احمدبن یحیی است و سهوالقلمی یحیی را محمد کرده است .
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن منصور. رجوع به احمدبن محمدبن منصور و ابن منیر قاضی ناصرالدین شود.
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مطرف عسقلانی ، مکنی به ابوالفتح . رجوع به روضات ص 67 و معجم الادباء ج 5 ص 63 و احمدبن مطرف عسقلانی شود.
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن موسی بن عیسی قاشانی . رجوع به قاشانی احمد شود.
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن زهیربن هارون بن موسی بن عیسی بن عبداﷲبن محمدبن ابی جراده ٔ حلبی ، مکنی به ابوالحسن و معروف به ا...
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن سعدالدین مسعودبن عمر تفتازانی ، ملقب به سیف الدین و معروف به شیخ الاسلام هروی از احفاد ملاسعد تف...
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) فکاری . رجوع به قاضی فکاری شود.
خواجه احمد. [ خوا / خا ج َ / ج ِ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوا...
غلام احمد. [ غ ُ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا...) او راست : 1 - حمامة البشری الی اهل مکةو صلحاء ام القری . به سال 1311 هَ . ق . در هند چاپ شده است ....
احمد ساروی . [ اَ م َ دِ ] (اِخ ) (سلطان ...). خوندمیر در حبیب السیر ج 2 ص 345 آرد که :پیش از آنکه ، ولایت عراق عجم در حیز تسخیر پادشاه کشور گیر ...
احمد سمسار. [اَ م َ دِ ؟ ] (اِخ ) (دهقان ...). ممدوح سوزنی است :چون گردن احرار ز بار منن خویش دهقان اجل احمد سمسار شکسته .سوزنی .