اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالمظفر (شریف ...)بن احمد ۞ بن ابی القاسم ۞ الهاشمی ، الملقب بالعلوی . ابوالفضل بیهقی آرد (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 201): حکایت کرد مرا شریف ابوالمظفر... در شوال سنه ٔ خمسین و اربعمائة (450 هَ .ق .) و این بزرگ آزادمردی است با شرف و نسب وفاضل و نیک شعر، و قریب صدهزار بیت شعر است او را دراین دولت [ غزنوی ] و پادشاهان گذشته رضی اﷲ عنهم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۴ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن احمدبن احمدبن عبداللطیف ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن احمدبن حمزه .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن احمدبن سلامه .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن حجر برمکی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن حمدان بن احمد شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن رکن الدین ابویزید... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن حجر عسقلانی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن سیف الدین ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )شهاب الدین . رجوع به احمدبن شمس الدین خولی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن عامر... شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.