اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) جوال گر (شیخ ...). جامی در نفحات الانس ص 175 آرد: شیخ الاسلام گفت که وی نیز از یاران ایشان است در صحبت یکدیگر بودند از فرغانه بوده و در حرم مجاور. شیخ الاسلام گفت : که شیخ عمو گفته که وقتی بمکه تنگی افتاده از صوفیان قومی متأهل شدند و زن خواستند و ولیمه ها میدادند تا حال فراختر گشت و بر معلوم افتادند [ کذا ] شیخ احمد جوال گر هم زن خواست چون شب بگذشت روز دیگر به طیبت با صوفیان گفت که : نه بخل آمد جانب من که این چنان خوش نبود [ کذا ] و چندین گاه با من بگفتند. شیخ الاسلام گفت که : شیخ احمد جوال گر تنها نان خوردی . گفت : برای آنکه روزی با پیری هم کاسه بودم پاره ای گوشت برداشتم پسند نیامد بازجای بنهادم وی بانگ بر من زد و گفت : چیزی که خود را نپسندی در دهن باز نه [ کذا ] از آن وقت باز تنها طعام میخورم تا با ادب شوم . شیخ عمو گفت : پس از آن وی را بخراسان دیدم هم تنها طعام می خورد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن الکندی . رجوع به احمدبن یعقوب بن اسحاق کندی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن کیغلغ شحنه ٔ اصفهان . چون لشکری رئیس دیالمه به سال 319 هَ . ق . قصد اصفهان کرد و قلعه ٔ ماربین را منهدم ساخت و ا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن لال . رجوع به احمدبن علی همدانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اللبودی خلیل . او راست : الروض البسام فی من ولّی قضاء الشام .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن لؤلؤ. رجوع به ابن النقیب در ذیل این لغت نامه شود.
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن مأمون بن احمدبن محمد مکنی به ابومنصور دومین کس از آل فریغون . وی پس از پدر در خوارزم فرمانروائی یافت . رجوع ب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مأمون بن هارون الرشید. رجوع به احمدبن علی ... و رجوع به ابن مأمون ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مبارک حوفی [ خزفی ] . رجوع به احمدبن مبارک نصیبی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مبارک نصیبی حوفی [ خزفی ] ۞ نحوی . مکنی به ابوالعباس و ملقب به تقی الدین . او راست : شرحی بر مقصوره ٔ ابن دری...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن متوج البحرانی .رجوع به احمدبن عبداﷲبن سعید ... و ابن متوج شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.