احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) حلّی و او جمال الدین ابوالعباس احمدبن شمس الدین محمدبن فهد اسدی حلی ساکن حله ٔ سیفیه و حائر شریف است حیّاً و میتاً و او در فضل و اتقان و ذوق و عرفان و زهد و اخلاق و خوف و اشفاق و غیره مشهور و بی نیاز از تعریف است و معقول و منقول و فروع و اصول و قشر و لب ّ و لفظ و معنی و ظاهر و باطن و علم و عمل را بوجه اکمل جامع بود. و او راست : در فقه کتاب المهذب البارع الی شرح النافع و کتاب المقتصر و شرح الارشاد و کتاب الموجز الحاوی و محرّر و فقه صلوة مختصر و مصباح المبتدی و هدایة المهتدی و شرح الالفیة و کتاب اللمعة فی النیّة و کفایة المحتاج فی مسائل الحاج و رساله ای دیگر در منافیات نیة الحج ّ و رساله ای در تعقیبات و مسائل شامیات و مسائل بحریّات . و رجوع به احمدبن محمدبن محمدبن فهدالأسدی و روضات الجنات ص 20 شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۸ ثانیه
احمد اقتدارى به سال۱۳۰۴ هجرى شمسى در شهر لار فارس به دنیا آمد. در پنج شش سالگى به مکتب خانه اى در شهر لار رفت. اندکی بعد از تاسیس مدرسه دولتى در لار ا...
حاج احمد قدیریان(۲۶ اسفند ۱۳۱۳ تهران–۱۳۹۱) معاون اجرایی علی قدوسی در دادستانی کل انقلاب بود.[۱] او همراه با اسدالله لاجوردی نقش مؤثری در اعدام مخالفان...
احمد الافندی . [ اَ م َ دِل ْ اَ ف َ ] (اِخ ) (حاج ...) الاسلامبولی . او راست : تحفةالناسک فی بیان المناسک در فقه حنفی منطبعه ٔ دمشق بسال 1303 ...
چاه ملا احمد. [ م ُل ْ لا اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز که در 5 هزارگزی باختر مسجد سلیمان ، کنار راه...
شاهزاده احمد. [ دَ / دِ اَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات...
شاهزاده احمد. [ دَ / دِ اَ م َ ] (اِخ )دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ...
آغا احمد عالی . [ اَ م َ دِ ] (اِخ ) نام شاعری ایرانی ، ساکن هندوستان ، و اورا درعلم لغت کتابی به نام مؤید برهان و در علم صرف رساله ای بع...
احمد عبدالصمد. [ اَ م َ دِ ع َ دُص ْ ص َ م َ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن عبدالصمد... شود.
احمد زیدآبادی (زاده ۱۳۴۴ سیرجان - زیدآباد) روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب ایرانی و دبیر کل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی است. زیدآبادی دک...
لوت زنگی احمد. [ زَ اَ م َ ] (اِخ ) محلی در شمال بم و نرماشیر کرمان .