اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )رفعت پاشا. او پسر ابراهیم پاشای مصری است و مولد اودر مصر بسال 1241 هَ . ق . بوده است و در محاربات شام به معیت پدر خویش حضور داشت و برای اکمال تحصیلات بپاریس رفت و مکتب ارکان حرب را بدید. پس از وفات پدرخود بمصر بازگشت و از معارف و معلومات خویش بوطن خود فائده ها رسانید و فرقه ای که بر خلاف عباس پاشا متشکل شده بود او را بریاست خود برگزیدند و او نپذیرفت معهذا در نظر عباس پاشا مظنون بود. ازین رو در 1267 هَ . ق . به اسلامبول رفت و سلطان عبدالمجیدخان پادشاه عثمانی به او منسب فریق داد سه سال بعد از آن ، آنگاه که سعیدپاشا والی مصر شد بمصر بازگشت و عضو مجلس شورائی که در مصر منعقد ساختند گردید و سپس ریاست همان مجلس بدو محول گشت و پس از فوت سعیدپاشا آنگاه که مسند ولایت مصر خواستند بدو تفویض کنند از سوء اتفاق واگنی که وی در آن نشسته بود، در نیل معلق گردید و وی غرق شد. (سال 1273 هَ . ق .). رجوع بقاموس الاعلام شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جبارة مرداوی مقدسی حنبلی ، ملقب بشهاب الدین . او راست : شرحی بر عقیلة اتراب القصائد فی اسنی المقاصد ابومحمد قا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی شافعی ، مکنی به ابوالعباس . وفات وی 482 هَ .ق . بود. او راست : المعاهات فی العقل . کنایات الادباء و اشا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الجلاء، مکنی به ابوعبداﷲ. او یکی از اکابر مشایخ طریقت بشام و از اصحاب ابوتراب نخشبی و ذوالنون مصری و ابوعب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الجوهری . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصرص 45،51، 57، 71، ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جیلی اصفهبدی .وی دو شرح صغیر و کبیر بر العزی فی التصریف عزالدین ابوالفضایل ابراهیم بن عبدالوهاب زنجانی نوش...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد چغانی ، والی چغانیان . رجوع به ابوالمظفر چغانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد حجازی ، ملقب بشهاب الدین شاعر و ادیب . وفات او875 هَ .ق . بود. او راست : کتاب الحمقاءالمغفلین . النیل الرائد م...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد حدادی ، مکنی به ابونصر. او راست : بساتین المذکرین و ریاحین المتذکرین .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد حریری ، مکنی به ابومحمد. از اصحاب جنید بغدادی است . وفات او به سال 311 هَ .ق . بوده است . (قاموس الاعلام ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الحسنی الحسینی القوبائی الاصبهانی (سید...)، مکنی به ابوالقاسم . از علمای قرن سیزدهم هجری . مؤلف رسالةالار...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.