احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )زناتی بک (شیخ ...). ناظر مدرسة القبة الخدیویة و مدرسة العذبة المتمدنة. او راست : الدین القویم برسم المدارس الخصوصیة للحضرة الفخیمة الخدیویة. مطبوع مطبعةالاَّداب 1316 هَ . ق . والصراط المستقیم فی تفسیر القرآن الکریم یشتمل علی تفسیر آیات من القرآن الکریم مما یتعلق بالاعتقادات والعادات و مکارم الاخلاق والاَّداب .طبع بولاق 1319 هَ . ق . و الطریقة الجدیدة فی الهجاء والتمرین والمطالعة برسم المدارس الخصوصیة للحضرةالفخیمة الخدیویة دوجزء طبع بولاق 1315 و الهدایةالی الصراطالمستقیم طبع مصر 1319 و 1320. (معجم المطبوعات ).
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) درویش (خواجه ....). رجوع به احمد قابض شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دشتی بن محمدبن ایان . محدث است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دماوندی ملقب به شرف الدین خواجه ٔ ادیب . عوفی مؤلف لباب الالباب او را در لوهور دیده و در کتاب خویش از او نقل کرده...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دمشقی . رجوع به احمدبن هبة اﷲبن احمد... و رجوع به روضات الجنات ص 89 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دمنهوری . مولد و منشاء او مصر است . او یکی از علمای علوم عقلیه و نقلیه است و بالاخص در هیئت و حکمت و طب صاحب ید طول...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دمیاطی (شیخ ...). او راست : نخبة الرسائل و بلغة الوسائل .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دمیاطی . رجوع به احمدبن آیبک شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دُنبلی بن نصر. از قبیله ای از اکراد موسوم به دُنبل . یکی از علمای فقه شافعی است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) الدهلوی . رجوع به دهلوی و معجم المطبوعات شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دیکقوز. او راست : شرحی بر مراح الارواح تألیف احمدبن علی مسعود.