اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) طبسی . ملقب به نظام الدین (مولانا...) معلم طهماسب میرزا. خوندمیر در حبیب السیر (ج 2 ص 379) آرد: در آن اثنا نزد نواب پایه ٔ سریر اعلی بتحقیق انجامید که معلم شاهزاده ٔ صاحب تأیید طهماسب میرزا مولانا نظام الدین احمد طبسی که در خدمت امیرخان تقرب تمام داشت بطمع آنکه پیشوائی ارباب عمایم من حیث الاستقلال تعلق بدو گیرد پیوسته محاسن افعال امیر غیاث الدین محمد را در صورت قبایح اعمال فرا مینماید و عمال آن حضرت را بتصرف در اموال اوقاف متهم داشته در خلوت زبان بغیبتشان میگشاید بنابر آن امیرخان نسبت بآن صدر عالیشأن طریق کم التفاتی مسلوک میدارد و اکثر مهمات را بخلاف رأی صوابنمایش فیصل داده سخنش را معتبر نمیدارد. لاجرم حکم همایون بتجدید صدور یافت که امیرخان جمیع امور و مهام ملکی و مالی و دیوانی و وقفی ممالک خراسان را باستصواب آن عالیجناب صدارت مآب مقطع دهد و منصب معلمی شاهزاده رانیز مفوض بدان سید عالی جاه دانسته مولانا نظام الدین احمد را از آن امر معاف دارد. -انتهی . و نیز احمد طبسی در زمره ٔ امرای خراسان بدرگاه شاه اسماعیل احضار و بدیوان یرغو حاضر گردید. رجوع بحبط ج 2 ص 385 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۲ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمدبن داود بلوی . او راست : فرائد الفوائد فی فنون غیرواحد و شرح عروض الخزرجیة تألیف عبداﷲبن محمد مالکی ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمدبن العباس النجاشی الاسدی المعروف بابن الکوفی و المکنی بابی الحسین او ابی الخیر او ابی العباس . نسب ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد ابوالعباس معروف به ابن رفاعی رجوع به ابن رفاعی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد شناوی مصری متوفی به سال 1028 هَ .ق . او راست : تحلیة البصائر بالتمشیة علی الجواهر.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد محلی معروف به ابن زنبل رمال . او راست : الذهب الابریز المحرر فی انتفاء [ کذا و لعله ؛ انتقاء ] علم الر...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد نجاشی . رجوع به احمدبن علی بن احمدبن العباس النجاشی . و رجوع به نجاشی احمد ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد نحوی معروف به ابن نور. متوفی به سال 737 هَ . ق . (روضات ص 78).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد همدانی او راست : نظم المنار. و الفرائض السراجیة. و قصیدة فی القراآت . متوفی به سال 755 هَ . ق . (روضا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن الاخشید. رجوع به ابوالفوارس احمدبن علی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن اسماعیل میکالی . یکی از افراد خاندان آل میکال او پدر ابوالفضل عبیداﷲبن احمد صاحب کتاب المنتحل است و رجو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.