احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال پاشا (1267 - 1341 هَ . ق .). احمد کمال بن حسن بن احمد علامه ٔ اثری یکی از نوابغ مصر. مولد و منشاء و وفات او در قاهره بودو زبانهای عربی و فرانسه و انگلیسی و آلمانی و ترکی و خط هیروگلیفی نیکو میدانست و بمناصب مختلفه رسید و در آخر امانة متحف القاهره داشت و دروس تمدن قدیم جامعه ٔ مصریه با او بود و او را علاوه بر کتب مطبوعه مقالات و مباحثی است که در مجلات منتشر شده است گاهی بعربی و گاه بفرانسه . او راست : بغیة الطالبین فی علوم و عوائد و صنائع و احوال قدماء المصریین ، طبع مطبعه ٔ مدرسة الفنون و الصنائع بسال 12 و 1309 و ترویج النفس فی مدینة الشمس المعروفة الاَّن بعین شمس ، طبع بولاق بسال 1296 و الحضارة القدیمة الجزء الاول و آن در مجله ٔ جامعه ٔ مصریه بطبع رسیده است و الخلاصة الدریة فی آثار متحف الأسکندریه تألیف الدکتور بونی امین متحف الاسکندریة. طبع مطبعه ٔ عین شمس بسال 1319 هَ . ق ./ 1901 م . و خلاصة الوجیزه و دلیل المتفرج المتحف الی وصف ما احتوی علیه من الاَّثار القدیمة و شرحها مستنبطاً من الکتب المؤلفة فی ذلک مع بعض اضافات تاریخیة و تنقیحات علمیة. طبع مصر بسال 1310 هَ . ق . و الدرالمکنوز فی الخبایا والکنوز، طبع مصر. الدر النفیس فی مدینة منفیس طبع مصر، بسال 1910 هَ . ق . و دلیل دارالمتحف المصریة الفاخرة لمدینة القاهرة. تألیف ماسپرو [ معرب ] . طبع بولاق بسال 1903 هَ . ق . و صفائح القبور فی العصر الیونانی و الرومانی ، در دو جزء طبعمصر. و العقد الثمین فی محاسن أخبار و بدائع آثار الاقدمین من المصریین ، طبع بولاق بسال 1300 هَ . ق . الفرائد البهیة فی قواعد اللغة الهیروغلیفیة، چاپ سنگی در بولاق بسال 1303. و الکمالات التوفیقیة فی الاصول الجبریة، طبع مطبعة المعارف بسال 1299. اللاَّلی الدریةفی النبات و الاشجار القدیمة المصریة، و هو کتاب یتضمن اسماء الاشجار و الازهار و الحبوب و غیر ذلک من النباتات ، مرتب فی الوضع علی الحروف الابجدیة البربائیه و بآخره فهرست اسماء و النباتات مرتبة علی حروف الف باء باللغة العربیة. طبع سنگی در مدرسة الفنون و الصنایع بسال 1306. و المنتخبات الحدیثة فی علم الحساب ، طبع بولاق بسال 1315. و الموائد القدیمة من الطبقة الوسطی الی عهد الرومان در دو جزء. (معجم المطبوعات ).
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن متوکل علی اﷲ عباسی . رجوع به ابوالعباس احمد ... و رجوع به معتمد علی اﷲ احمد بن متوکل شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مثنی بن عبدالکریم . منجم . او راست : تعلیل زیج خوارزمی و طبقات الامم .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مجدالدوله مکنی به ابونصر. خوندمیر در حبیب السیر (ج 1 ص 338) آرد: نقلست که چون مدت دو سال از سلطنت مودود درگذشت ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مجدی ملقب بشهاب الدین . او راست : کتاب الحقائق فی حساب الدرج والدقائق . وفات وی به سال 850 هَ . ق . بود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. او راست : الوشی المصون و اللؤلؤ المکنون فی علم الخطّ الذی بین الکاف و النون شامل علم جفر و حروف ، و در آ...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن محمد. وی کتاب راجع بفتوحات الشام تألیف احمدبن اعثم کوفی را بفارسی ترجمه کرده است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. معروف بأبن مدبر کاتب . او بنقله ٔ کتب بعربی از مال خویش صلات میداد و افضال وی در حق آنان بسیار بود. (عی...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مُحمّد. رجوع به علاء الدّوله سمنانی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مُحمّد. رجوع به نشانجی زاده شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد پسر محمد ثالث معروف بسلطان احمد خان اول . چهاردهمین از سلاطین عثمانی و نسب او مستقیماً بسیزده واسطه بسلطان...