احمر
نویسه گردانی:
ʼḤMR
احمر. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن قُوید. در قاموس این نام آمده است . و صاحب تاج العروس نیز برمز «م » یعنی معروف است قناعت کرده است و ابوالکمال سید احمد عاصم نیز در ترجمه ٔ قاموس بترکی گوید: بر رجل معروفدر.
واژه های همانند
۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اهمر. [ اَ م َ ] (اِ) شغال را گویند وآن جانوریست مانند سگ لیکن از سگ کوچکتر است . (برهان ) (هفت قلزم ). و رجوع به انجمن آرا و آنندراج شود.