اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اختیار فرمودن

نویسه گردانی: ʼḴTYAR FRMWDN
اختیار فرمودن . [ اِ ف َ دَ ] (مص مرکب ) اختیار کردن . برگزیدن . ترجیح دادن . رجحان نهادن :
سموم وحشت غربت ، بدان تنعم و ناز
که داشتم بوطن ، اختیار فرمودم .

ظهیر فاریابی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.