ادرنج
نویسه گردانی:
ʼDRNJ
ادرنج . [ اَ رَ ] (معرب ، اِ) (کلمه ٔفارسی بقول لیث ) ادرنگ . اشکز (عربی ) و آن چیزی است چون چرم برنگ سفید که زین بدان استوار کنند. (ازهری از تاج العروس ). دوال سیرم . (ربنجنی در معنی اشکز). الاءُشْکُزﱡ کطُرْطُب ّ؛ شی ٔ کالادیم الابیض یُؤَکَّدُ به السّروج ، معرب ادرنج بالفارسیة. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
آدرنج . [ رَ ] (اِ) رجوع به اَدرنج و اُشکز شود.
آدْرِنج (اوستایی) 1ـ زمزمه، صدای پایین، زیر لب خواندن 2ـ صدا درآوردن 3ـ از بر خواندن 4ـ بستن، محکم بستن.