اذنان
نویسه گردانی:
ʼḎNAN
اذنان . [ اُ ذُ / اُ ] (ع اِ) تثنیه ٔ اُذُن . دو گوش . (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
اذنان . [ اُ ] (اِخ ) نامی از نامهای مردان عرب است و از جمله نام پدر سلیمان محدث .
ازنان . [ اِ ] (ع مص ) گمان بردن بکسی نیکی یا بدی را. || تهمت کردن . (منتهی الارب ). اتهام .متهم کردن . (تاج المصادر بیهقی ). متهم گردانی...
اظنان . [ اِ ] (ع مص ) پیش آوردن کسی را برای تهمت و تهمت کردن وی را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تهمت زدن . (مؤید الفضلاء). تهمت...
اظنان . [ اِظْ ظِ ] (ع مص ) تهمت کردن کسی را. و از این معنی است قول ابن سیرین : لم یکن علی یُظَّن ﱡ فی قتل عثمان ؛ ای یتهم . و هم گفتار ...