ارب
نویسه گردانی:
ʼRB
ارب . [ اِ ] (ع اِ) زیرکی . دهاء. عقل . || مکر. حیله . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زشتی و بدی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || حاجت . ج ، آراب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دَین و وام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || عضو: قطعت ُ الذبیحة ارباً ارباً؛ لاشه ٔ ذبح شده را قطعه قطعه کردم . || شرمگاه زن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
تاریخ ابن خلدون المسمی دیوان المبتدأ و الخبر فی أیام العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، معروف به «تاریخ ابن خلدون» یا «العبر»، اثر عبدالر...
شیببر (به انگلیسی: Liger) جانوری دورگه میان شیر نر و ببر مادهاست. شکل جسمانی آن مانند یک شیر بزرگ راهراه است. شیببر در طبیعت بسیار کمیاب است، چرا که...