اربع
نویسه گردانی:
ʼRBʽ
اربع. [ اَ ب َ ] (ع عدد، ص ، اِ) چهار. اربعة. || چهارگانه .
- امهات اربع . رجوع به امهات شود.
- تسبیحات اربع . رجوع به تسبیحات شود.
- جنات اربع . رجوع به جنات شود.
- جهات اربع . رجوع به جهات شود.
- دوال اربع . رجوع به دوال شود.
- طبایع اربع . رجوع به طبایع شود.
- علل اربع . رجوع به علل شود.
- فضائل اربع . رجوع به فضائل شود.
- مکنونات اربع . رجوع به مکنونات شود.
- نِسَب اربع . رجوع به نِسَب شود.
|| چهار زن .
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عرباء. [ ع َ ] (ع ص ) عرب خالص .(از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از قطر المحیط).
عرب عرباء. [ ع َ رَ ب ِ ع َ ] (اِخ ) رجوع به عرب عاربه شود.