اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارتل

نویسه گردانی: ʼRTL
ارتل . [ اَ ت َ ] (ع ص ) مرد گنگلاج . کندزبان .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
ارتل . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) حصن یا قریه ای است بیمن از حازّة بنی شهاب . (معجم البلدان ).
عرطل . [ ع َ طَ ] (ع ص ) دفزک . ضخم . (اقرب الموارد). || نیک دراز. (منتهی الارب ). آنکه در طول فاحش و افزون باشد. (از اقرب الموارد). عَرطَل...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.