گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ارسط نویسه گردانی: ʼRSṬ ارسط. [ اَ رَ ] (اِخ ) حکیمی است رومی ۞ شاگرد افلاطون ، او وزیر اسکندر کبیر بود و معلم اول گویندش . نوشتن رااو بهم رسانید. (برهان قاطع). رجوع به ارسطو شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی ارست ارست . [ اُ رِ ] (اِخ ) ۞ پسر آگاممنن و کلی تامنسترا. چون کلی تامنسترا آگاممنن را بکشت ، ارست را خواهر وی الکتر از وطن دور کرد تا آنگاه که ب... آرست شهر آرست را شاپور اردشیران ساخت. منابع: متون پهلوی، شهرهای ایران، بند 51 رجوع شود به کتب فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی تألیف: خسرو قلی زا... آرست آرست . [ رَ ] (اِ) آلست . نشیمن حیوان . مَقعد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود