ارشام

نویسه گردانی: ʼRŠAM

ارشام . [ اَ ] (اِخ ) (در پارسی باستان : ارشامه ۞ ) پسر آریارمنا و پدر ارشاسپ پدر داریوش اول . (ایران باستان ص 228، 230، 710، 1576، 1599، 1600، 1604، 1609، 1630) (فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ج 1 ص 74) (یسنا تألیف پورداود ج 1 ص 105).

واژه های قبلی و بعدی

واژه های همانند

۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه

واژه

معنی

ارشام

ارشام . [ اِ ] (ع مص ) مهر کردن خرمن را بمهر چوبین . (صحاح ). || ارشام مهاة؛ دیدن گاو دشتی نخستین علف برآمده را و چریدن گرفتن . || ارشام...

ارشام

ارشام . [ اَ ] (اِخ ) پسر داریوش اول بروایتی . (ایران باستان ص 1630).

ارشام

ارشام . [ اَ ] (اِخ ) والی ایرانی مصر بزمان داریوش دوم . (ایران باستان ص 963).

ارشام

ارشام . [ اَ ] (اِخ ) یکی از پادشاهان ارمنستان . وی پس از تیگران بسلطنت رسید و 38 سال سلطنت کرد. (ایران باستان ص 2598).

ارشام

ارشام . [ اَ ] (اِخ ) یا اَردشام . پسر آرتاشس دوم و برادر تیگران اول ، نخستین شاه از شاخه ٔ دوم سلسله ٔ اشکانیان که در جنوب ارمنستان حکومت ...

ارشام

این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.

آرشام

بسیار نیرومند، پدربزرگ داریوش کبـیر

آرشام

آرشام در سنسکریت آرشَم Arsham و به معنی نژاد مقدس، تبار سپنتا می باشد.*** فانکو آدینات 09163657861

نظرهای کاربران

نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.

علی شادی

۱۳۸۸/۰۳/۲۰ Iran

باسلام لطفا توضیح در مورد معنی نام آرشام و سوابق تاریخی نامهای آرشام در تاریخ ایران

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.

ورود