اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارغنون زن

نویسه گردانی: ʼRḠNWN ZN
ارغنون زن . [ اَ غ َ زَ ] (نف مرکب ) نوازنده ٔارغنون . آن که ارغنون نوازد. (آنندراج ) :
همی راندم فرس را من بتقریب
چو انگشتان مرد ارغنون زن .

منوچهری .


در کین سیاوش ارغنون زن
آن زخمه ٔ درفشان فروریخت .

خاقانی .


ز یونانیان ارغنون زن بسی
که بردند هوش از دل ِ هر کسی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.