ارفاق
نویسه گردانی:
ʼRFAQ
ارفاق . [ اِ ] (ع مص ) سود رسانیدن کسی را. (منتهی الأرب ). منفعت رسانیدن . (زوزنی ). فائده رسانیدن . || نرمی کردن با کسی . (منتهی الأرب ) (تاج المصادر بیهقی ). نرمی و مهاوَنه : در باب ارفاق و مجانبت از ارهاق او وصیت رفته بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 345). || نفع کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ارفاق . [ اَ] (ع اِ) ج ِ رُفقَه و رَفقه و رِفقَه ،گروه همسفر.
ارفاغ . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رفغ، به معنی زمین بسیارخاک . جای خشک بی نبات . ریم ناخن . ریم بنهای ران . فراهم آمدنگاه ریم از بدن . بن ران ...