ارک
نویسه گردانی:
ʼRK
ارک . [ اَ رَ ] (ع مص ) مبتلا شدن شتر بدرد شکم از خوردن اراک . (منتهی الأرب ). خوردن شتر درخت اراک را. (منتخب اللغات ) (شمس اللغات ) (کنز اللغات ). بیماری شتر از خوردن اراک .
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عرک .[ ع َ رِ ] (ع ص ) مرد نیک اندازنده اقران خود را در حرب و جز آن . (منتهی الارب ). مرد نیک اندازنده اقران و همسران خود را در جنگ و جز آن...
عرک . [ ع ُ رُ ] (ع اِ) ج ِ عَروکة. (منتهی الارب ). ج ِ عَروک . (اقرب الموارد). رجوع به عروک و عروکة شود.
آرک . [ رِ] (ع ص ) حیوان که اراک چرد. (ربنجنی ). ج ، اوارِک .