اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارک

نویسه گردانی: ʼRK
ارک . [ اَ ] (اِ) ارگ . (برهان ). هر قلعه ای که مسکن پادشاه باشد و این لفظ را بعضی بضمتین نوشته اند و بعضی بزیادت الف گفته اند و در رشیدی و جهانگیری نوشته که ارک بفتح اول و سکون ثانی هر قلعه ای که درون شهر باشد. (غیاث اللغات ). درون قلعه . (جهانگیری ). هر قلعه ای که درون قلعه باشد. (رشیدی ): پادشاه ظفرقرین [ سلطان حسین میرزا ] از دروازه ٔ آهنین ببوستانسرای ارک رفته ، ساحت آن منزل را از قدوم سعادت هجوم ، رشک رخسار خوبان چگل ساخت . (حبط ج 2 ص 287).
- ارک حکومتی .
- ارک دولتی .
و رجوع به ارگ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عرک .[ ع َ رِ ] (ع ص ) مرد نیک اندازنده اقران خود را در حرب و جز آن . (منتهی الارب ). مرد نیک اندازنده اقران و همسران خود را در جنگ و جز آن...
عرک . [ ع ُ رُ ] (ع اِ) ج ِ عَروکة. (منتهی الارب ). ج ِ عَروک . (اقرب الموارد). رجوع به عروک و عروکة شود.
آرک . [ رِ] (ع ص ) حیوان که اراک چرد. (ربنجنی ). ج ، اوارِک .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.