گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ارک نویسه گردانی: ʼRK ارک . [ اَ ] (اِخ ) نام ولایتی است حوالی الاّن . (رشیدی ) : ستیزنده روسی ز الاّن و ارک .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی عرک عرک .[ ع َ رِ ] (ع ص ) مرد نیک اندازنده اقران خود را در حرب و جز آن . (منتهی الارب ). مرد نیک اندازنده اقران و همسران خود را در جنگ و جز آن... عرک عرک . [ ع ُ رُ ] (ع اِ) ج ِ عَروکة. (منتهی الارب ). ج ِ عَروک . (اقرب الموارد). رجوع به عروک و عروکة شود. آرک آرک . [ رِ] (ع ص ) حیوان که اراک چرد. (ربنجنی ). ج ، اوارِک . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود