اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اروه

نویسه گردانی: ʼRWH
اروه . [ اُ وِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ نوعی از خزندگان زحّافه از خانواده ٔ آنگیده ۞ که در اروپا و بربر و آسیای غربی بسیار است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
عروة. [ ع ُرْوَ ] (اِخ ) ابن زبیربن عوام اسدی قرشی ، مکنی به ابوعبداﷲ. یکی از فقهای سبعه بود در مدینه . وی بسال 22 هجری متولد شد و شخصی ع...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن زید الخیل بن مهلهل طائی . از شاعران و از فرماندهان سپاه و از فاتحان غزوات در صدر اسلام بود و در واقعه ٔ قادسیه ...
عروة.[ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن قشیر جوفی ، مکنی به ابومهل . از تبع تابعین بود. و رجوع به ابومهل شود.
عروة. [ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن عتبةبن جعفربن کلاب ، مشهور به رحال . سبب شهرتش به رحال ، کثرت مسافرتهایش بنزد ملوک و پادشاهان است . دومین جنگ...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن مسعودبن معتب ثقفی . از صحابیان مشهور است و در میان قوم خود در طائف مقامی بزرگ داشت . گویند آیه ٔ شریفه ٔ «علی ...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن وردبن زید عبسی ، از غطفان . او از شاعران و سوارکاران و سخاوتمندان دوره ٔ جاهلی بود،و چون محتاجان و صعالیک را اط...
عروة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن یحیی (ملقب به اذینة) ابن مالک بن حارث لیثی ، مشهور به ابن اذینة. وی از شاعران و فقیهان و محدثان مدینه بود ودر...
بئر عروة. [ ب ِءْ رِ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) نام چاهی در مدینه منسوب به عروةبن زیاد. (از معجم البلدان ).
باب عروة. [ ب ِ ع ُ وَ ] (اِخ ) یکی از سه در دیوار مغربی مسجد حرام به مکه ٔ معظمه : ...بر دیوار مغربی که آن عرض مسجد است سه در است : نخست ...
قصر عروة. [ ق َ رِ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) قصری است در عقیق ، و به عروةبن زبیربن عوام منسوب است . عروةبن زبیر روایت کند که رسول خدا فرمود: زمین ا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.