گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اریکه نویسه گردانی: ʼRYKH اریکه . [ اُ رَ ک َ ] (اِخ ) یکی از دو کوه ((اریکتان )). اصمعی گوید اریکه آبی است بنی کعب بن عبداﷲبن ابی بکر را قرب عفلان . و ابوزیاد گوید از آبهای بنی ابی بکربن کلاب است در مغرب حمی ضریه و نخستین موضع مصدق ۞ مدینه است . (معجم البلدان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی اریکه اریکه . [ اَ ک َ ] (ع اِ) تخت که در خانه ٔ عروس یعنی حجله نهند. ۞ || هرچه که بر آن تکیه زنند و بنشینند از تخت و منصه و فراش . مسند. ||... اریکه اریکه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پَروانگاس parvAngAs (پهلوی).*** فانکو آدینات 09163657861 اریکه ها ارایک - تخت ها اریکه نشین اریکه نشین .[ اَ ک َ / ک ِ ن ِ ] (نف مرکب ) تخت نشین . (آنندراج ). عریکة عریکة. [ ع َ ک َ ] (ع اِ) کوهان یا باقی مانده ٔ آن . (منتهی الارب ). کوهان شتر. (غیاث اللغات ). سنام . (اقرب الموارد). سنام بعیر است ، یعنی کو... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود