گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ارین نویسه گردانی: ʼRYN ارین . [ اِ ] (اِخ ) ۞ نام باستانی ایرلاند. رجوع به اِرَن و قاموس الاعلام ترکی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی عرین عرین . [ ع َ ] (اِخ ) بطنی است از تمیم . (منتهی الارب ). حیی است از تمیم . (از اقرب الموارد). عرین عرین . [ ع َ ] (اِخ ) جدی است جاهلی و فرزندان او بطنی از زهیربن جذام ، از قحطانیة را تشکیل میدهند و مسکن آنان دقهلیة و مرتاحیة در مصر بوده ا... عرین عرین . [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ابی جابربن زهیربن جناب بن هبل ، از بنی عذرة، از قضاعة. جدّی است جاهلی . و توبل بن بشربن حنظلة که در جنگ صفین ا... عرین عرین . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ثعلبةبن یربوع بن حنظلة. جدی است جاهلی و فرزندان او بطنی از تمیم ، از عدنانیه را تشکیل دهند. و نسبت بدو عرینی شود... آرین این نام در اوستایی اَئیرینه airyana؛ در سنسکریت آرین Aryan و به این معانی آمده است: 1ـ سازگار ـ هماهنگ با مردم آریایی. 2ـ رفتار کننده مانند یک آریایی.... آرین مهر این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود