ارین
نویسه گردانی:
ʼRYN
ارین . [ اَ ی ُ ] (اِخ ) شاعر غزلسرای یونانی مبتکر اشعار غنائی که بافتخار دیونیسوس (باکوس ) سروده میشد.
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ارین . [ اَ ] (ع اِ) هَدَر. (منتهی الارب ). هَدر. باطل (چنانکه خون کسی ). || مکان . (منتهی الارب ).
ارین . [ اَ ] (ع مص ) شادی . شادان شدن . اَرن . اِران . (منتهی الارب ).
ارین . [ ] (ع اِ) (الَ ....) محل الاعتدال فی الاشیاء وهو نقطة فی الارض یستوی معها ارتفاع القطبین فلایأخذهناک اللیل من النهار ولاالنهار م...
ارین . [ اُ رَ ] (ع اِ) دانه ای است که شیر را پنیر می گرداند. (منتهی الارب ).
ارین . [ اَ ] (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ).
ارین . [ اِ ] (اِخ ) ۞ نام باستانی ایرلاند. رجوع به اِرَن و قاموس الاعلام ترکی شود.
ارین . [ اَرْ ری َ ] (اِخ ) ۞ رجوع به اریان (فلاویوس آریانوس ) شود.
ارین . [ اَ ی ُ ] (اِخ ) ۞ نام اسبی که نِپتون با ضربت سه شاخی از زمین برآورد، آنگاه که وی با می نِرو در ستیزه بود.
ارین نی . [ اِ ] (اِخ ) ۞ یا اومنید ۞ . ربةالنوعهای یونانی . و رومیان آنان را فوری ۞ مینامیدند و ایشان دختران زمین بودند و در تارتار (دوزخ...
عرین . [ ع َ ] (ع اِ) بیشه و درختستان که جای شیر و کفتار و گرگ و مار باشد. (منتهی الارب ). بیشه . (دهار). جایگاه شیر. آرامگاه شیر.خانه ٔ شیر....