اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اریه

نویسه گردانی: ʼRYH
اریه . [ اِ ی َ ] (اِخ ) یکی از کوههای دوهزار مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 153 بخش انگلیسی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عریة. [ ع ِرْی َ ] (ع اِمص ) نوع و هیئت برهنگی . (ناظم الاطباء).
عریة. [ ع ُرْ ی َ ](ع مص ) برهنه گردیدن . (از منتهی الارب ). کندن لباس خود را. (از اقرب الموارد). عُری . رجوع به عری شود.
عریة. [ع ُرْ / ع ِرْ ی َ ] (ع اِ) جاریة حسنة بالعریة؛ دختر نیکو جای برهنگی از روی و دست و پا. (منتهی الارب ).
قره آریه . [ ق َ رَ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرق بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 40 هزارگزی شمال باختری قوچان و سر راه مالرو خرق به شیر...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.