اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسپ چوبین

نویسه گردانی: ʼSP CWBYN
اسپ چوبین . [ اَ پ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسبی که از چوب کنند. || نی که اطفال و بازیگران بر آن سوار شوند ۞ . || کنایه از کشتی :
بدریا میشدم هر سو شتابان
سوار اسپ چوبین همچو طفلان .

سلیم .


|| کنایه از تابوت :
شهی که بسته دو صد اسپ بر درش غافل
که سرطویله ٔ آنهاست اسپ چوبینش .

واعظ قزوینی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.