گفتگو درباره واژه گزارش تخلف استراحت نویسه گردانی: ʼSTRʼḤT استراحت . [ اِ ت ِ ح َ ] (ع مص ) رجوع به استراحة شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی استراحت آسودن ، آرمیدن نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. حفیظ ۱۳۹۱/۰۶/۱۸ 0 0 از دید من استراحت واژه عربی است که خوشتختانه فارسی آن را داریم اما مورد استفاده قرار نمی دهیم استراحت = دمراستیاستراحتگاه = دمراست گاه برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود