اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استه

نویسه گردانی: ʼSTH
استه . [ اِ / اُ ت ُه ْ ] (ص ) مخفف استوه . ملول . بتنگ آمده . (برهان ) :
استه و غامی شدم ز درد جدائی
هامی و وامی شدم ز جستن مترب .

منجیک ترمدی .


|| مانده شده . (برهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
آسته . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) هسته . اَسته . هستو. خسته .
اسطه . [ ] (اِخ ) یکی از قرای شراهین (همدان ). (نزهة القلوب ج 3 ص 72).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.