اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم حُضَینی . صاحب تنقیح المقال گوید:حضینی بر وزن زبیری باشد منسوب بابی ساسان تابعی از بنی رقاش ، و آن بطنی است از بکربن وائل از عدنان و نام ابوساسان حضین بن منذربن حرث بن وعلةبن مجالدبن یثربی بن ریان بن حرث بن مالک بن شیبان بن ذهل است . شیخ طوسی در نسخه ای از رجال یک بار او را از اصحاب رضا (ع ) شمرده و گوید وی به ابن راهویه معروف است و بار دیگر از اصحاب جواد شمرده و گوید رضا (ع ) را ملاقات کرد. درنسخه ای دیگر از رجال شیخ که نزد من موجود است و نام بسیاری از اصحاب رضا از آن ساقط شده و شاید نسخه ٔ میرزا نیز مانند آن باشد چه میگوید در اصحاب رضا جز اسحاق بن محمد حضینی نیست لکن در زمره ٔ اصحاب جواد اسحاق بن ابراهیم حضینی است که درک صحبت رضا (ع ) نیز کرده است در خلاصه (تألیف علامه ) شرحی مستوفی در باب وی آورده گوید وی رضا را خدمت کرد و حسین بن سعید موجب اتصال وی بدان حضرت بود و پس از او علی بن مهزیار را بخدمت رضا برد و سبب معرفت آنان بتشیع او بود و از اوحدیث بشنیدند و حسین بن سعید با عبداﷲبن محمد حضینی نیز چنان کرد. میرزا بعد ازین نقل گوید آن کس که آنان را بحضرت رضا برد حسن بن سعید است نه حسین چه در نسخه های مصحح در ذکر حسن بن سعید گوید او آن کس است که علی بن مهزیار و اسحاق بن ابراهیم حضینی را بخدمت رضا علیه السلام برد و بدیشان ارجاع خدمت شد و از آن پس اسحاق بن علی بن ریان را بخدمت برد و با عبداﷲبن محمد حضینی نیز چنان کرد. علامه این روایت را قابل قبول شمرده و این گفته ای متین است ، چه شکی نیست که او امامی اثناعشری است و وکالت او از جانب رضا علیه السلام اگر وی را فایده ٔ وثاقت ندهد تا حدیث او در زمره ٔ صحیح درآید بر مدح وی دلات کند و حدیث او را در زمره ٔ «حسن »درآورد پس گفته ٔ صاحب حاوی که او را ضعیف شمرده و بر علامه اعتراض کرده خطاست و گفته ٔ فاضل مجلسی در وجیزه و بحرانی در بلغة که او را حسن نامیده اند نیکو باشد. مؤلف تکمله گوید که در تهذیب حدیثی است که مدح اسحاق در آن آمده و جواد علیه السلام بر وی رحمت فرستاده است . و آن روایتی است از احمدبن محمدبن علی بن مهزیار قال کتبت الی ابی جعفر علیه السلام اعلمه أن [ ... ] ۞ ابراهیم وقف ضیعته علی الحج و امر ولده و ما فضل عنها للفقراء، و ان محمدبن ابراهیم اشهد علی نفسه بمال یفرّق فی اخواننا فی بنی هاشم من یعرف حقه و یقول بقولنا الی ان قال فکتب علیه السلام فهمت یرحمک اﷲ ما ذکرت من وصیة اسحاق بن ابراهیم رضی اﷲ عنه و ما اشهد لک بذلک محمدبن ابراهیم الحدیث . و وقف ضیاع مدح وی باشد و رضایت ابوجعفر علیه السلام ظاهر در وثاقت اوست - انتهی ما فی التکملة. اقول فی دلالة وقفه علی وثاقته تأمل نعم ترضیته علیه یدل علی ذلک . (تنقیح المقال ج 1 صص 110 - 111).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن فرات مکنی به ابونعیم مصری . محدث و قاضی مصر است . (عیون الاخبار ج 1 ص 314).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن فروخ . مولای طلحه . در برخی نسخ فروخ و برخی فرّوج آمده است ، لیکن صحیح با خاء است . شیخ طوسی وی را در عداد اصحا...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن فضل . شاعری قلیل الشعر است و عبدالرحمن بن فضل و محمدبن فضل و عبداﷲبن فضل برادران او نیز مُقِل ّاند. (ابن الندیم )...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن فضل بن عبدالرحمن هاشمی مدنی . شیخ طوسی وی را در عداد اصحاب صادق (ع )شمرده و گویا امامی است . (تنقیح المقال ج 1 ص...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن فضل بن یعقوب بن سعیدبن نوفل الحرث بن عبدالمطلب . شیخ طوسی وی را در عداد اصحاب باقر (ع ) و روایت او آورده است . و...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن الفیض بن محمدبن سلیمان ابویعقوب . مولی عتاب بن اسیدبن ابی العیص . وی پس از 250 هَ . ق . درگذشت و از ابی زُهیر عبدال...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم قالی مکنی به ابوعلی . او راست : کتاب فعلت و افعلت . (کشف الظنون ).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن قبیصه . جاحظ و جهشیاری ذکر او آورده اند. رجوع بکتاب البیان و التبیین چ حسن السندوبی ج 2 ص 165 و کتاب الوزراء و ال...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن قریش . مؤلف تتمه ٔ صوان الحکمة از اقوال او آرد: لاسواء اکل یوم یمنعک اکل حول و صبر یوم ساق الیک اکل حول . خیر ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن قسطار. خادم موفق مجاهد عامری و پسرش اقبال الدوله علی . اسحاق از ملت یهود است . او بر طب و منطق و آراء فلاسفه آگاه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.