اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم غزال . جامی گوید: وی از بزرگان مشایخ بوده است و کرامات ظاهره داشته و مقام وی با کوه لکام بوده . یکی از این طایفه گوید در کوه لکام راه گم کردم ناگاه به پیری رسیدم پوستینی پوشیده چون مرادید گفت اﷲ اکبر همانا راه گم کرده ای . گفتم بلی . گفت سی سال است تا هیچ آدمی ندیده ام . عصائی بمن داد و گفت این عصا ترا راه نماید و مرا گفت برو. ساعتی برفتم خود را به انطاکیه یافتم . عصا بنهادم تا وضو کنم عصا گم شد. این حکایت با اهل انطاکیه بازگفتم . گفتندآن اسحاق جمال بوده است و کم کسی او را بیند. تأسف بسیار خوردم . (نفحات الانس چ هند ص 103). بدیهی است که این داستان مربوط به اسحاق بن ابراهیم الجمال است که پیشتر گذشت . رجوع باسحاق بن ابراهیم الجمال شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۲ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویحیی بن سلیمان رازی . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن مخلد... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به ابویعقوب اسحاق شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم ثقفی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن نسطاس ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن صالح ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن داود... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن یونس ... و منجنیقی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن اسماعیل بن موسی ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب بن اسرائیل . محدث است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.