اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ] (اِخ ) ابن احمدبن علی بن ابراهیم بن قولویه مکنی به ابویعقوب التاجر. وی از رازیین سماع دارد و وفات اوپنجم ربیعالاول سنه ٔ 368 هَ . ق . است . ابونعیم بواسطه ٔ او و او بوسایطی از رسول اکرم (ص ) نقل کند که فرمود: اعطوا الاجیر اجره قبل ان یجف ّ عرقه . و نیز فرمود: المرء مع من احب . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 221).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
اسحاق .[ اِ ] (اِخ ) ابن جُنْدَب ۞. مکنی به ابواسماعیل ، ملقب به فَرائِضی . صاحب ایضاح الاشتباه آنرا بوجه مذکور ضبط کرده و همچنین در رجال...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن الحذاء. ابوالخزرج حسن بن برزقان انصاری از وی روایت کند، و وی از ابوعبداﷲ (جعفربن محمد صادق ) روایت دارد. رجوع به ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حسان بن فوهة الخریمی مکنی به ابویعقوب . او راست :بقیة اقمار من العز لو خبت لظلت معدّ فی الدّجی تتسکعاذا قمر منها تغو...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حسن بن بکران . مکنی به ابوالحسین ملقب به عَقْرانی ّ (عُقْرانی ّ، عِقْرانی ّ) تمار. شاید نسبت به عقر باشد که نام چن...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حسن حارثی . معروف به ابن طولون . متوفی بسال 953 هَ . ق . او راست : الغرف العلیة فی تراجم مشاهیر الحنفیة. (کشف الظن...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حسن القرطبی . مشهور به ابن الزیات . اوراست : کتاب المعرب و المبنی . وی در طبقه ٔ زمخشری و امثال اوست و از نافعبن س...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حسین . او راست : ترجمه ٔ کتاب النبات ارسطو. (کشف الظنون چ 1 ج 2 ص 304). و این نام درمتن تاریخ الحکماء قفطی چ ل...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حماد. وی پدر اسماعیل بن اسحاق قاضی مالکی است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حماد کاتب . وی در خلافت منصور و مهدی عباسی میزیست و او یکی از خوشنویسان معروف است . (ابن الندیم ). و شاگردان داشت...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حمید طوسی . وی بعربی شعر میگفت و دیوان او هفتاد ورقه است . (ابن الندیم ).
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۴۵ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.