اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن بشربن محمدبن عبداﷲبن سالم بخاری . مکنی به ابی حذیفه . از موالی بنی هاشم . مولد او بلخ است و چون ببخارا سکنی گزیده بدین نسبت معروف شده است . او صاحب کتاب مبتداء و غیره است . وی در سنه ٔ 206 هَ . ق . به بخارا درگذشت . اسحاق از محمدبن اسحاق بن یسار و عبدالملک بن جریج و سعیدبن ابی عروبة و جویبربن سعید و مقاتل بن سلیمان و مالک بن انس و سفیان ثوری و ادریس بن سنان احادیث باطله روایت کندو جماعتی از خراسانیان از او روایت دارند و از بغدادیان کس جز اسماعیل بن عیسی العطار، که مصنفات او را روایت کرده است ، از وی روایت ندارد. حسن بن علویة القطان روایت کند که رشید ابوحذیفه را به بغداد بخواست و وی در مسجد معروف به ابن رعیان حدیث میگفت . احمدبن سیاربن ایوب گوید: به بخارا شیخی بود که او را ابوحذیفه اسحاق بن بشر القرشی گفتندی و کتابی در بدء خلق تصنیف کرد و در آن احادیث بی اساس آورد، و از کسانی که زمان آنان را درک نکرده بود روایت میکرد و چون او را از دیگر معاصرین آن کسان می پرسیدند میگفت من چگونه ایشان را میتوانستم دید (مراد اینکه زمان آنان اقدم از زمان من بوده است ) در حالی که از کسانی روایت میکرد که پیش از آنان مرده بودند و از اسحاق بن منصور شنیدم که میگفت : آنگاه که ابوحذیفه نزد ما آمد از ابن طاوس و جماعتی از بزرگان تابعین ، که پیش از حمید الطویل مرده بودند روایت میکرد، او را پرسیدم : آیا ازحمید الطویل نوشته ای ؟ مضطرب گردید و گفت : مرا بسخره گرفته اید، جد من نیز حمید را ندیده است . گفتیم : تو از کسانی روایت کنی که سالها پیش از حمید مرده اند و دانستیم به آنچه میگوید علم ندارد. ابورجاء قتیبةبن سعید گوید شنیدم که چون ابوحذیفه بخاری بمکه آمد از ابن طاوس حدیث گفت . خبر بسفیان بن عیینه رسید گفت مولدش را از او بپرسید. پرسیدند معلوم شد که ابن طاوس سالها پیش از مولد او درگذشته است . و گوید که اسحاق مردی متروک الحدیث و ساقط و دروغ گوست . یاقوت گوید همه ٔاین مطالب بنقل از کتاب خطیب است . و محمدبن اسحاق الندیم گوید او راست : کتاب المبتداء و کتاب الفتوح و کتاب الدرة و کتاب الجمل و کتاب الالویة و کتاب صفین و کتاب حفر زمزم . (معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 صص 230 - 232) (الفهرست ابن الندیم چ مصر ص 137). شیخ طوسی (متوفی 460 هَ . ق .) او را در رجال خود از اصحاب صادق (ع ) شمرده . در نجاشی و خلاصه و ابن داود و حاوی ووجیزة و بلغة و دیگر کتب رجال شیعه ترجمه ٔ او آمده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 112). مؤلف کشف الظنون ازاسحاق بن بشر قرشی مکنی به ابوحذیفه کتاب ذیل را نقل کند: فتوحات الشام . (کشف الظنون چ 1 ج 2 ص 175). یافتوح بیت المقدس . (کشف الظنون ج 2 ص 177 از اتحاف الاحصاء). یا فتوح ابی حذیفه . (کشف الظنون ج 2 ص 176).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن کنداج یا ابن کنداجق . یکی از امراء ترک دوره ٔ خلفای عباسی که بجسارت و بطش و صولت اشتهار تمام یافته و خدمات بزرگ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن مبارک . صفوان از وی روایت کرده و او از ابراهیم روایت کند. این روایت در فروع باب فطرة از کتاب تهذیب و استبصار شی...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد. وی از مردم کاذه موضعی ببغداد و شیخ ابن زرقویه است . (منتهی الارب ).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد. شیخ طوسی وی را از اصحاب کاظم موسی بن جعفر (ع ) شمرده . علامه و ابن داوود او را توثیق کرده اند. (تنقیح المقا...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد. یکی از سرداران حجاج . (حبیب السیر ج 2 جزو 2 ص 56).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن أبان مَرّاربن عبداﷲبن حرث یا یعقوب نخعی ملقب به احمر برادر أشتر. برخی مرار را مرازم نوشته اند. ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابراهیم .رجوع به عکی و رجوع به الاعلام زرکلی ج 1 ص 97 شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابراهیم بن حکیم بن اسید مکنی به ابی الحسین . وی شیخی است ثبت و صدوق عارف بحدیث و ادیب و او جز از کتاب ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق قطیعی . از مردم قطیعه ٔ اسحاق الازرق و محدث است .
اسحاق . [ اِ ](اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل مکنی بابوالقاسم . حکیم سمرقندی . از اجلاء عرفا و معتبرین ایشان است . در اوایل مائه ٔ چهارم هجریه در ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.