اسحاق
نویسه گردانی:
ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن رباط بجلی . نجاشی در ترجمه ٔ حسن بن رباط گوید: حسن از ابوعبداﷲ روایت کند و برادرانش یونس و اسحاق و عبداﷲ میباشند. کشی گوید: فرزندان رباط چهارند: حسن و حسین و علی و یونس و هر چهار از اصحاب صادق (ع ) باشند، و فرزندان ایشان همه از حَمَله ٔ حدیث هستند. طباطبائی در رجال خود ایشان را حسن و اسحاق و عبداﷲ و یونس نام برده است و از اولاد ایشان در کتب رجال حدیث ، عده ای معروف و صاحب تألیفات باشند از جمله : محمدبن عبداﷲبن رباط و علی بن حسن بن رباط و جعفربن محمدبن اسحاق بن رباط و محمدبن محمدبن اسحاق بن رباط معروفند. (تنقیح المقال ج 1 ص 114).
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویحیی بن سلیمان رازی . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن مخلد... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به ابویعقوب اسحاق شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم ثقفی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن نسطاس ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن صالح ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن داود... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن یونس ... و منجنیقی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن اسماعیل بن موسی ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب بن اسرائیل . محدث است .