اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سعدبن مالک اشعری قمی . در رجال شیخ طوسی در یک مورد وی بنام اسحاق قمی از اصحاب باقر (ع ) خوانده شده ، و دیگر بار با تمام القاب فوق در عداد اصحاب صادق (ع ) آمده است و نیز شیخ طوسی در فهرس گوید: او راست کتابی و آنرا احمدبن زید خزاعی از او روایت کند. نجاشی گوید: وی از ابوعبداﷲ (صادق ) و ابوالحسن (رضا) روایت دارد. و فرزند او احمدبن اسحاق مشهور است . و علی بن بزرج از وی روایت کند. (تنقیح المقال ج 1 ص 115).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
اسحاق . [ اِ] (اِخ ) ابوعبدالرحمن بن عطاء خراسانی . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ. رجوع به اسحاق بن محمدبن زنگی ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ. محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ )ابوعثمان . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن زید... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوعمرو. رجوع به اسحاق بن مرار الشیبانی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوعون . رجوع به اسحاق بن علی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالقاسم . رجوع به اسحاق بن محمدبن اسماعیل شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابومحمد. رجوع به اسحاق بن محمدبن ابراهیم بن عبدالجبار... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابومحمد. رجوع به اسحاق الازرق شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابومحمدبن یوسف الازرق . محدث است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.