اسحاق
نویسه گردانی:
ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الزعفرانی الاصبهانی . محمدبن ابراهیم الکنانی از او روایت دارد. ابونعیم اصفهانی گوید: بعض شیوخ ما او را یاد کرده و چیزی بدین نیفزوده است . (ذکر اخبار اصبهان چ لیدن ج 1 ص 219). و در جای دیگرهمان کتاب (ص 217) آرد: اسحاق بن عبداﷲ الشیبانی الزعفرانی الاصبهانی ، روی عنه محمدبن ابراهیم الکنانی .
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل . یکی از رجال بنی امیّه . وی بر نواحی تفلیس و گرجستان و ابخاز استیلا یافت و در زمان متوکل علی اﷲ دعوی استق...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن جعفربن داودبن یوسف (یا سیف )بن جبلةبن حسین بن معد زاهد بابکسی سمرقندی از محله ٔ باب کس یا دروازه ٔ کس ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن السﱡکین الفِلْفِلانی ابویعقوب . وی پس از 260 هَ . ق . وفات یافت و از اسحاق بن سلیمان الرازی روایت دار...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن عبداﷲبن زکریاء المَذْحِجی الرملی مکنی به ابویعقوب . وی در سنه ٔ288 هَ . ق . به اصفهان رفت و خضاب سرخ ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن موسی بن مِهران الجُلکی مکنی به ابویعقوب . شیخی ثقة است و وفات او بسال 279 هَ . ق . بوده است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن نوبخت . شیخ طوسی این اسحاق را از اصحاب امام هادی (ع ) شمرده است و ظاهراً امامی باشد. (تنقیح المقال ج...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل مکنی به ابویعقوب . از بزرگان . معاصر القاهر باﷲ ابوالمنصور محمدبن المعتضد. رجوع به حبیب السیر جزء 3 از ج 2 ص...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل افندی (شیخ الاسلام ). متوفی بسال 1147 هَ . ق . او راست : ترجمه ٔ ترکی شرح شفانی تعریف حقوق المصطفی تألیف ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل جلکی . رجوع به اسحاق بن اسماعیل بن موسی بن مهران الجلکی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل طالقی . جوالیقی از او نقل کند. (المعرب ص 352).