اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن علی الرهاوی . طبیبی متمیز و عالم بکلام جالینوس و صاحب اعمالی نیکو در صناعت طب است . او راست : کتاب ادب الطبیب . کناشی که آنرا از عشر مقالات جالینوس معروف به میامر گرد کرده است در ترکیب ادویه بحسب امراض اعضا از سر تا قدم . و جوامع، که آنرا از کتاب اربعه ٔ جالینوس فراهم آورده است . و اربعه ٔ جالینوس را اسکندرانیین در اوائل کتب جالینوس جای دهند و عبارت است از کتاب الفرق . کتاب الصناعة الصغیرة. کتاب النبض الصغیرة و کتاب جالینوس به اغلوتن . و این جوامع را اسحاق بر فصولی بخش و بر حروف معجم تنظیم کرده است . (عیون الانباء ج 1 ص 254).و نیز رجوع بفهرست عیون الانباء شود. صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: او راست : کتاب ادب الطبیب . مؤلف عیون الانباء از این اثر استفاده و اقتباس کرده و در عین حال متعرض ترجمه ٔ حال وی نشده است و این امر گویا بعلت معاصر بودن با صاحب ترجمه ناشی شده است . در هر حال ترجمه ٔ احوال او را نیافتیم . مؤلف کشف الظنون هم تاریخ وفات او را یاد نمیکند. (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
اسحاق . [اِ ] (اِخ ) ابن منصور. جهشیاری ذکر او آورده است . (کتاب الوزراء و الکتاب چ مصر 1357 هَ . ق . ص 189).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن منصور.ذکر او در عیون الاخبار چ مصر ج 2 ص 317 آمده است .
اسحاق . [ اِ ](اِخ ) ابن منصور عَرزَمی کوفی ، منسوب به «حبانة عرزم » در کوفه . شیخ طوسی در رجال خود وی را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن منصور الکوسج . ذکر او در مناقب الامام احمدبن حنبل چ مصر ص 51 و المصاحف چ مصر ص 332 آمده است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن موسی بن عیسی عباسی . در کافی در باب وجوب اطاعت از أئمه (ع ) او را از اصحاب رضا (ع ) شمرده گوید: محمدبن مسلم از ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن موسی الکاظم (ع ). مشهد وی بر ظاهر ساوه است . (نزهة القلوب ج 3 ص 63).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن موسی بن جعفر. شیخ طوسی در رجال خود او را در عداد اصحاب رضا (ع ) شمرده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 122).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن موسی بن العازار الاسرائیلی . پدر وی در صناعت طب مقدم و حاذق بود و پدر و پسر در خدمت المعز لدین اﷲ بودند. (عیون الان...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن موسی بن عبداﷲبن یزید الانصاری مکنی به ابوموسی . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن موسی العباسی . وی از قبل مأمون عباسی بقتال محمدبن جعفر الصادق (ع ) اقبال کرد و او را بگرفت و نزد مأمون برد و ما...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.