اسحاق
نویسه گردانی:
ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن عماربن موسی ساباطی . شیخ طوسی در کتاب الفهرس خود او را ذکر کرده گوید: فطحی مذهب بود و اصلی دارد و ثقة میباشد و اصل او قابل استناد است . ابن ابی عمیر از وی روایت کرده و ابن شهرآشوب در معالم العلماء نیز همین اقوال را تا جمله ٔ «قابل استناد است » آورده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 117). سپس مامقانی بنقل قول خلاصه ٔ علامه پرداخته است . علامه میان اسحاق صیرفی مذکور و اسحاق ساباطی اشتباه کرده ومامقانی بتفصیل موارد ایراد قول علامه را جواب گفته است . و چون حجةالاسلام شفتی سیدمحمدباقر رساله ای در اثبات اتحاد این دو شخص (ساباطی و صیرفی ) نوشته و وجودساباطی را بکلی انکار کرده است ، مامقانی در این مورد نیز بتفصیل در مقام جواب برآمده و یک یک دلایل او را نقل و رد کرده است . رجوع به تنقیح المقال ج 1 صص 117 - 120 و رجوع به اسحاق بن عماربن حیان کوفی شود.
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن وهب . محدث است . رجوع بکتاب المصاحف چ مصر 1355 هَ . ق . ص 33 و 138 و 154 و 174 و 175 شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن وهب . از مردم طُهُرْمُس قریه ای به مصر از اعمال جیزه . محدث است و دارقطنی گوید کذّاب است . (تاج العروس : طهرمس ).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن وهب علاف واسطی . مقدسی گوید: از عمروبن یونس یمامی روایت دارد، و بخاری از وی روایت کند - انتهی . و بنابراین شاید ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن هادی خلیفه ٔ عباسی . رجوع بعیون الانباء ج 1 ص 154 شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن هلال . صدوق بن بابویه در آخر باب معرفة الکبائر از کتاب من لایحضره الفقیه روایتی از ابن ابی عمیر از اسحاق بن هلال ا...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن هیثم کوفی . شیخ طوسی در رجال خود او را از اصحاب صادق (ع ) شمرده است و ظاهراً امامی باشد. (تنقیح المقال ج 1 ص 12...
اسحاق . [اِ ] (اِخ ) ابن یحیی . ابن قتیبه و ابن عبدربه ذکر او آورده اند . رجوع بعیون الاخبار چ مصر ج 1 ص 305 و عقدالفرید چ محمد سعید العریا...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن یحیی . یکی از امرای بنی عباس . اجداد وی از مردم اطراف سمرقند و بجسارت و دلاوری گوی سبقت از همگنان ربوده بودند و ...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن یحیی بن شریح ۞ کاتب نصرانی مکنی به ابی الحسین . ابن ندیم نام او آرد و گوید: وی را در کار دواوین و خراج و مناظر...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن یحیی بن طلحة. وی از نسّابه است و او به سعیدبن المسیب علم نسب آموخت . (البیان و التبیین چ حسن السندوبی ج 1 ص ...