اسحاق
نویسه گردانی:
ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن مهران بن عبدالرحمن مولی قریش ، پدر یعقوب بن ابی یعقوب و بقولی اسحاق بن ابراهیم . وی از ابن مهدی و یحیی القطان و غندر و عبدالوهاب الثقفی روایت دارد و ابومسعود و سمویه و پسر او یعقوب از وی روایت دارند. (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 215).
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۷ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسن . رجوع به کسائی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن محمدبن ابراهیم ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن ابراهیم تمیمی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن حسین بن بکران شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن یحیی بن شریح شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوحکیم . رجوع به اسحاق بن یوحنا شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوسلیمان بن عبداﷲبن ابی فروة. محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوطاهر. رجوع به اسحاق بن موهوب بن احمد... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالظاهر. رجوع به اسحاق بن علی حنفی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوعبدالرحمن . رجوع به اسحاق بن بشر شود.