اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) فزاری . کلینی در باب میراث خنثی از کافی و شیخ طوسی در همان باب از تهذیب روایتی از ابن مسکان از وی از حضرت صادق (ع ) آورده اند. لیکن در برخی نسخ بجای فزاری مرادی و در برخی نسخ عزارمی ، آمده است . و در جامعالروات گوید مرادی بهتر است ، چه در جای دیگر نیز آمده است ، لیکن وجود اسحاق مرادی دلیل بر نبودن اسحاق فزاری نیست . (تنقیح المقال ج 1 ص 120). در سیرة عمربن عبدالعزیز چ مصر 1331 هَ . ق . ص 162 ذکر او آمده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم خُتَّلی . مصنف دیباج و از شهر ختل و محدث است . (منتهی الارب ). و ختل به ماوراءالنهر است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ )ابن ابراهیم الخطابی مکنی به ابویعقوب . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم خیطی . قاضی بخارا. وی پس از عزل بسال 208 هَ . ق . در طوس فرمان یافت .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم دمشقی مکنی به ابوالنضر. محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم دیری شافعی . خطیب و امام . او راست : مثیرالغرام فی زیارة الخلیل علیه السلام ، مختصر علی سبعة و عشرین فصلاً...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ )ابن ابراهیم راهویه ٔ مروزی . از سران اصحاب احمدبن حنبل و کتاب السنن در فقه و کتاب التفسیر از اوست . (ابن الندیم ). رجو...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ریحانی . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم سعدی مکنی به ابوالحسن . او راست : تحفة الرامق فی الخط.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم سماقی . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ )ابن ابراهیم الصواف . وی از موسی بن یعقوب السدوسی ازابی السنان از عثمان بن ابی سودة آرد که رسول (ص ) فرمود: من عاد مریض...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۴۵ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.