اسحاق
نویسه گردانی:
ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) قرامانی ملقب به جمال الدین معروف بجمالی خلیفه . متوفی بسال 930 یا 934 هَ .ق . او راست : رسالة فی دوران الصوفیة و رقصهم و التوابع فی الصرف و رساله ای در اطوارسلوک موسوم به الاطوار السبعة و شرح حدیث الاربعین . ورجوع بجمال خلیفه و جمال الدین اسحاق قرامانی شود.
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویحیی . طبیب نصرانی اندلسی . وی در ایام امیر عبداﷲ شهرت داشت و او پدر یحیی بن اسحاق طبیب اندلسی و وزیرعبدالرحمن ناص...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویحیی بن سلیمان رازی . محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن مخلد... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به ابویعقوب اسحاق شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم ثقفی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن نسطاس ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن صالح ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن داود... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن یونس ... و منجنیقی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابویعقوب . رجوع به اسحاق بن اسماعیل بن موسی ... شود.