اسحاق
نویسه گردانی:
ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) مداینی . منسوب بشهر مدائن پایتخت ساسانیان که اکنون دهکده ای است بمغرب دجله در جنوب بغداد قبر سلمان فارسی و حذیفه ٔ یمانی آنجاست . اسحاق از ابوعبداﷲ صادق (ع ) روایت دارد و ابن مسکان نیز از وی روایت کند. و این روایت در باب بیع مضمون از کتاب تهذیب و باب خرید و فروش طعام از کتاب کافی و باب بیع از من لایحضره الفقیه آمده است . آقا باقر وحید بهبهانی در تعلیقه ٔ رجالی خود گوید: اسحاق مداینی پسر عمار ساباطی میباشد. رجوع بعمار ساباطی شود. و در جامع الروات او را با اسحاق مرادی یکی دانسته است . (تنقیح المقال ج 1 ص 121).
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
شیخ ابواسحاق احمد بن حلاج اطعمه، معروف به بسحاق اطعمه، شاعر پارسیگوی نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم و سدهٔ نهم بود. او در نیمه دوم سده هشتم هجری قمری در شیراز م...
ابراهیم بن حمادبن اسحاق بن حماد. [ اِ م ِ ن ِ ح َم ْ ما دِ ن ِ اِ ق ِ ن ِ ح َم ْ ما ] (اِخ ) از فقها و روات مالکی و مکنی به ابواسحاق است . از ...