اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسفید

نویسه گردانی: ʼSFYD
اسفید. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان وزوا بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم در 18000 گزی شمال خاور مرکز بخش 4000 گزی راه فرعی طغرود به قاهان . سکنه 110 تن . سردسیر. آب از 3 رشته قنات . محصول آن غلات ، بنشن ، پنبه ، میوه جات . شغل اهالی زراعت . راه آن مالرو است . از طریق دولت آباد طغرود میتوان ماشین برد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 12).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اسفید. [ اِ ] (ص ) اسپید. سپید. سفید. مقابل سیاه . || روشن . درخشان . تابان . رجوع به اسپید و سفید شود. || جزء مقدم بعض امکنه مانند اسفیدجوی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.