اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم  تیمی ، مکنی  به  ابویحیی . محدث  است  و از اعمش  روایت  کند.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        تازه کند اسماعیل آباد. [ زَ ک َ دِ اِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  مشکین  خاوری  بخش  مرکزی  شهرستان  مشکین شهر است  که  در 20هزارگزی  شمال  خاوری  مشکین ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاسم آباد اسماعیل خان . [ س ِ دِ اِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  پشت بسطام  بخش  قلعه نو شهرستان  شاهرود. در 4هزارگزی  جنوب  قلعه  نو و هزارگزی  شوسه...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد یافت آباد. [ اِ دِ ] (اِخ ) دهی  جزء دهستان  غار بخش  ری  شهرستان  تهران ، در 10000 گزی  شمال  باختر شهرری  و 2000 گزی  راه  رباط کریم . ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل آباد حاجی  معین . [ اِ دِ م ُ ](اِخ ) دهی  جزء دهستان  غار بخش  ری  شهرستان  تهران ، در6000 گزی  جنوب  شهر ری  و 3000 گزی  خاور شوسه ٔ تهران  ...